با سلام دو پست قبلي شما در مورد مهندس بازرگان بود و من نيز مدتيست که به مطالعه و بررسي شخصيت مهندس بازرگان و آثار و تفکرات وي پرداخته ام و وبلاگي نيز در مورد اين شخصيت مي نويسم. با حفظ کليه احترامات بايد بگويم که نظراتتان جانبدارانه و بدون اطلاعات کامل و صحيح بوده و رگه هايي از تعصب در آن به چشم مي خورد. متني که در پست قبلي به آن اشاره کرده ايد را خودتان يک بار بخوانيد لطفا و جمله "با توجه به جثه نحيف و نواقص و معايب خودم..." را نيز مشخص کنيد. همچنين اگر به تاريخ مراجعه کنيد خواهيد ديد که مهندس بازرگان هيچ گاه به دنبال شهرت و ... نبود وگرنه به راحتي همچون ساير افراد دورو و شهرت طلب بر موج تعصب و جهالت مردم سوار مي شد و همانند ساير افرادي که با اين انقلاب بار خود را بستند و به پست هاي بالا و شهرت و ... دست ياقتند عمل مي کرد. جالب است بدانيد که در همان اوايل نخست وزيري يک روز مهندس بازرگان براي خريد نان به نانوايي مي رود. در صف نانوايي يک نفر او را تشخيص مي دهد و اين ماجرا تعجب همگان را به دنبال مي آورد که چگونه نخست وزير مملکت خود براي خريد نان به نانوايي آمده! انتقادات فراواني به حرفهايتان دارم و علاقه مند به بحث در اين رابطه هستم. به عنوان مثال درايت امام خميني در انتخاب بازرگان يا وجود افراد مناسب تر يا مشهور تر(لازم به ذکر است دکتر شريعتي در اين زمان در قيد حيات نبودند.)