شین عین ... احسان خراسانی ... علی سبزواری ... علی مزینانی ...
کمتر دانشجویی در دوران انقلاب وجود دارد که تفکر انقلابی داشته باشد و کتاب ها و سخنرانی های دکتر علی شریعتی را نخوانده و نشنیده باشد و بر رویش تاثیری نگذاشته باشد .
در خماخم روزگاری که اگر می گفتی من می خواهم حرفی بر زمانه بزنم مارک مارکسیسم و کمونیسم و توده بر هیکلت می زندند . و دورانی که اگر می گفتی من مسلمانم و می خواهم حرفی بزنم می گفتند اسلان را چه به سیاست و حرف ... و اسلام ابتر است !
زمانی که اگر می خواستی انقلابی باشی مجبور بودی که متریالسم شوی
دکتر حرف از اسلام علوی به جای اسلام صفوی زد و آموزاند که باید یکی باید بر خیزد ... و از علی بگوید ... از ابوذر بگوید .. حر را ترسیم کند و بگوید که نام و نان و جان را بهتر که مرد بر پای ایمان بیفکند :
قلم توتم من است،
قلم توتم ماست،
به قلم سوگند،
به خون سیاهی که از حلقومش میچکد سوگند،
به رشحه خونی که از زبانش میتراود سوگند،
به ضجههای دردی که از سینه اش برمیآید سوگند...
که توتم مقدسم را نمیفروشم،
نمیکشم، گوشت و خونش را نمیخورم،
به دست زورش تسلیم نمیکنم،
به کیسه زرش نمیبخشم،
به سرانگشت تزویرش نمیسپارم،
دستم را قلم میکنم و قلمم را از دست نمیگذارم،
چشمهایم را کور میکنم،
گوشهایم را کر میکنم،
پاهایم را میشکنم،
انگشتانم را بند بند میبرم،
سینهام را میشکافم،
قلبم را میکشم،
حتی زبانم را میبرم و لبم را میدوزم...
اما
قلمم را به بیگانه نمیفروشم .
..............
و حیرانم از کسی که هیچ حزبی نداشت و همه او را از آن حزب خویش می دانستند و البته هنوز هم می دانند ! و هم اکنون هم همین گونه است و هر حزبی شریعتی را عضو وجود و حزبی از خودش می داند ! و بر او حرف می رانند ... کسی که می توانست پر جمعیت ترین حزب را تشکیل دهد و حتی خودش یک انقلابی را به سرا انجام برساند ...
شریعتی در زمانی بود که هر کسی برای خودش حزب و گروه راه می انداخت و احساس منیت می کرد ... ولی دکتر هرگز منیت سراپای وجودش را پر نکرد و تا آخرین لحظه ی عمر انقلابی ماند .. و انقلابی شهید شد .. که هر کسی در راه دفاع حق به هر طریقی جان به جان آفرین تسلیم کند شهید است .
...................
...................................
حال نظر من به عنوان یک دانشجوی نسل سومی ار نظرتان یمی گذرد .
تحلیل زندگی دکتر از روی نوشته هایش
نوشته های دکتر را من به عنوان کسی که تقریبا تمام سخنرانی او را گوش کرده و کتاب هایش را خوانده ام؛ به سه مر حله تقسیم می کنم :
مرحله ی اول .. مرحله ی قبل از حج اول ایشان زمانی که تازه از خارج بازگشته بودند و در مشهد کمی سخنرانی می کردند و قلمی می زدند و به تهران آمدند و در حسینیه ارشاد سخنرانی های بسیار قرایی داشتند
مضمون حرفها و نوشته های این دوره :
انتقاد بسیار شدید به علما و وضع جامعه دینی آن زمان
انتقاد ها به حدی بود که دکتر عامل بد بختی تمام این چند قرن را بر دوش روشنفکران و روحانیان آن زمان می دانست که نامه ای بسیار شدید لحنی در مورد آنها با نام منتشر کردند ( که همین نامه باعث شد که خیلی ها دکتر را بی دین و ملحد بدانند )
گرچه ایشان نام برخی از افراد را بعد از مدتی از آن نامه برداشتند و نسبت به انها به صورت ضمنی عذر خواهی کردند
...............
مرحله ی دوم .. بعد از حج اول و قبل از حج دوم ... ( بینا بین دو حج )
دکتر کلماتش کاملا ارام می شود .. نسبت به دین با دیده ی باز تری می نگرند و اکنون نه مشکلات را در مذهب و نه در دین بلکه در عمل به دین می دانند کتاب میعاد با ابراهیم محصول حج نخست ایشان است که بسیار با زبانی شیوا نگاشته شده است مخصوصا انجا که معنای توحید را به وضوح هر چه تمام تر بیان می کنند و شرک را در مقابل توحید بیان می دارند
مطالب شاید کم نظیر باشد از شور صحبت ها بسیار کاسته شده و شعورش بسیار بارور گشته ..
در این دوره دیگر کسی به طور عینی مورد حمله به هیچ عنوان واقع نمی شود و حتی از اشخاصی روحانی هم بسیار تجلیل میشود نظیر اینکه در چند سخنرانی از آیت الله خامنه ای و شهید مطهری به عنوان های بسیار متعدد و کم نظیری یاد می کنند در حالی که دکتر خیلی کم از کسی تعریف می کردند .
.....................
مرحله ی سوم بعد از حج سوم .....
بعد از حج دوم یعنی حجی که با شهید مطهری همسفر شدند .. دراین مرحله از دوران انقلابی دکتر شاید کوتاه ترین دوره ی او باشد ولی در عین حال بی نقص ترین و کم نظیر ترین دوران او از میزان سطح کیفی مطالب است .. کتبی که در این دوره منتشر کردند بسیار کم نظیر و بی نظیر است به جرات می توان گفت که کتب و سخنرانی هایی که از دکتر منتشر شد بدون هیچ نقصی می باشد و از نظر شیوایی کلام .. ایجاز و حسن مطالب در میان حتی کتب دیگر کم نظیر است .....
.......................
شاید برایتان سوال باشد که چرا زندگی و حیات انقلابی شریعتی را با رفتن به حج ایشان تقسیم کردند ...
تنها می توانم بگویم که بروید و کتاب های ایشان را به صورت تاریخ وار از ابتدا تا انتها نگاهی بیاندازید .
مسجد الاقصی را خراب می کنند و نمایندگان ملت ایران در همان تصاویر سالهای انقلاب مانده اند (شاید هم درمانده اند ) و برای همین خوش یمنی اش بیانیه صادر میکنند . برای مسجد الاقصی؟
البته خیر ! این بیانیه برای جناب ضرغامی و سازمان با اقتدار و انقلابی اش صادر شده است که به تازگی آرشیو جدیدی از صداسیما را با محوریت اینکه انقلابیون تنها چند نفر نبودند ! کشف کرده اند و انصافا باید این کشف بزرگ تاریخی را نیز به ثبت آثار ملی برسانند.
در همین حین جمعی از دانشجویان که قبله گاه اول اعتقاد خویش را در خطر دیدند بر خلاف تمامی و رسانه ها و تبلیغات جهان و ایران بلاخص تبلیغات محصولات اسراییلی شهرداری تهران برای شرکت نسله (Nestle ) -مثلا سوپ مگی - خواستار بایکوت علنی نسله از طرف مجلس محترم و البته انقلابی ! شورای اسلامی شده اند .
که تصاویر به مانند همیشه بهتر گویای همه چیز است گرچه این تنها بخشی از آن شکوه است .
وبرایم جالب است که افرادی که پیش از سمت وکالت آنچنان انقلابی بودند حال که به شاید به مراد دل رسیده اند . اینچنان محافه کار شده اند که در مقابل دانشجویان به جای دفاع از اعتقادات از چیز دفاع می کنند !
وبراستی که برخی از افراد بدنبال ساختن قایقی هستند که بر تلاطم امواج خروشان انقلابی آب های اقیانوسی که امواج خورشید را متبلور می سازند سوار شوند که در در این میان خشکی پیدا کنند و با لاتر از آب ها در آسودگی قرار بگیرند !
دنبالک های دیگران :
ای قدس خواهیم آمد ایلیا کوله پشتی
نه ! از صحبت های نوشته ی قبلی من در مورد بازرگان بد برداشت نکنین هرچیزی که ارائه شد تنها تصویری روشن از صحبت های مرحوم بازگان در اولین صحبت ایشان پس از انتخاب شدن به عنوان ریس دولت موقت بود . که از شهرت خودش صحبت کرده بود .دوست عزیز آقای مهدی اگر شما این «منیت» و تکبر را در نوشته ی امام پیدا کردید به من هم نشان بدهید ! حضرت امام ره یکی از افراد به کمال رسیده ای بودند که هرگز برای شهرت کاری نکردند و البته اشخاص را هم از روی شهرت انتخاب نمی کردند .
علاوه بر این شخصیت بازرگان در آن زمان آنچنان مطرح نبود حتی تا قبل از آن هرگز در وصف و طرفداری اش شعاری داده نشده بود و حتی خود شخصیت بازرگان هرگز جنبش اساسی را در میان اقشار مختلف ایجاد نکرده بود
در آن زمان افرادی حتی مشهور تر از بازرگان هم بودند شهید دکتر علی شریعتی ، آیت الله طالقانی شهید مرتضی مطهری و حتی اشخاصی چون حسن صدر و پرویز خرسند پس تشهر نمی تواسن صرفا دلیلی برای انتخاب شدن مرحوم بازرگان باشد .
به عکس زیر توجه کنید :
امام خمینی ره بهتر از هر کسی از شخصیت جناب دکتر بازرگان مطلع بودند و به اعتقاد من امام خمینی با درایت و آگاهی کامل ایشان را از کاندیداهای احتمالی ، که شورای انقلاب به ایشان پیشنهاد دادند انتخاب فرمودند .
از نظر حقیر شخصیت بازرگان در آن زمان از انقلاب انتخابی بس در نوع خود بجا و موهبتی واقعا الهی برای انقلاب بود . چرا که اگر افراد انقلابی بر روی کار می آمدند امکان جنگ داخلی روز به روز افزایش میافت .
از نظر کلی بازرگان میانه رو بود و در واقع افکار لیبرالی خاص خودش هم داشت که همین افکار لیبرالی باعث شد که یکی از وزرای کابینه دکتر مصدق بشود . پس این طبیعی است که در شرایطی که تمام جهان به پیشتازی و پشتیبانی آمریکا آمادگی حمله به ایران و تکه تکه کردن ایران به چندین کشور بودند داریت بدون نقص امام خمینی باعث شد که آنها کمی منتظر بمانند تا ببینند که دولت بازرگان چه برخودی خواهد داشت . و همان طور که انتظار می رفت دولت شبه لیبرال بازرگان با اعدام بسیاری از سلطنت طلبان صراحتا مخالف نمود گرچه مردم و انقلابیون کارخود را کردند .
قصد داشتم که در این وبلاگ نظر خودم را به عنوان یک دانشجوی نسل سوم در مورد انقلاب ابراز نمایم . ولی عکس ها و توضیحات کوچک ، بهترین راه ابرازعقیده است .
نامه ی امام و پاسخ بازرگان :
این نامه که در روزنامه کیهان سال 57 به انتشار رسیده است برایم بسیار جالب است .
که چطور بازرگان دلیل انتخاب شدن خودش را توسط امام خمینی « ره » ، شهرتی را که در میان مردم کسب کرده بود می دانست . در حالی که نظیر بازرگان افراد شهیر در آن زمان کم نبودند
و از همه مهم تر اهمیت داشتن شهرت و احساس شهرت طلبی برای شخصیتی چون ایشان برایم بس جالب است .! قهرمان هایی که من میشناسم جنگیدند کشتند و شهید شدند بدون اینکه نامی از نامشان بر جای مانده باشد ...
این مطلب هم برایم بسیار جالب است .. با توجه به اینکه یکی از معروف ترین کتاب های مرحوم دکتر بازرگان مرز بین دین و سیاست بود .
و این هم کابینه ی دولت موقت :
راستی در این عکس در گوشه ی سمت چپ به اسم فروهر هم توجه کنین
پست بعدی در باره ی مهندس بازگان خواهد بود ..
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :77170
روزنامه داشنجویی
ایلیا
بازرگان
کوله پشتی
احمد ذو علم / تله پاتی
چای نبات/مهدی شیخ صراف
خاکریزیسم / سید مصطفی میرمحمدی
روشنفکر/عبدالوحید رحیمی